5 درس حیاتی در 5 سال کار آزاد
1. ساعات کاری را تنظیم کنید که برای شما مناسب باشد.
ساختار بسیار مهم است. انعطاف پذیری هم همینطور. وقتی برای اولین بار شروع به کار می کنید، وسوسه انگیز است که مرزهای روز کاری انعطاف پذیر را امتحان کنید: کمی دیرتر از خواب بیدار شوید. ملاقات با یک دوست برای یک ناهار طولانی در پارک؛ یک چرت بعد از ناهار را انتخاب کنید. اینها همه چیزهای شگفت انگیزی هستند که وقتی از خانه کار می کنید در دسترس قرار می گیرند و توانایی تنظیم برنامه خود را دارید. برای برخی، برعکس است. شاید شما نگران از خود راضی شدن هستید. شاید در مورد کسب و کار جدید خود هیجان زده باشید و تا آخر شب به رایانه خود چسبیده باشید.
هیچ یک از این چیزها لزوماً اشتباه نیستند، اما مهم است که به سمت هر یک از این دو طیف حرکت نکنید. شما نباید آنقدر کار کنید که برای ناهار با یک دوست یا یک چرت بعد از ظهر وقت نداشته باشید، اما باید در مورد برنامه رایگان برای همه که فاقد ساختار است نیز محتاط باشید. یک روتین فواید زیادی دارد. من برنامههای مختلفی را امتحان کردهام، و این خلاصه کلی از آنچه برای من کار میکند است:
- زود بیدار شوید زیرا مغز من صبح ها هوشیارتر است و این زمانی است که بدنم به طور طبیعی مرا بیدار می کند.
- ابتدا کار خلاقانه سخت را از بین ببرید. این چیزی است که به تمرکز و قدرت مغز من بیشتر نیاز دارد.
- وعده های غذایی منظم بخورید و از آن زمان به عنوان استراحت صفحه نمایش استفاده کنید.
- اگر بتوانم یک جلسه یوگا سریع یا پیاده روی در فضای باز را اضافه کنم.
- بقیه روز را در «جیب» کار کنید. در ادامه بیشتر توضیح خواهم داد.
- یک زمان قطعی تنظیم کنید، پس از آن ایمیل را چک نمیکنم یا به اعلانها پاسخ نمیدهم.
2. در صورت نیاز تنظیم کنید.
من بیشتر از نوع A تا B می چرخم، بنابراین ایجاد ساختار هرگز بزرگترین چالش من نبوده است. من با رها کردن، منعطف بودن، همراهی با جریان مبارزه می کنم. روز کاری من یک بار تا جایی که می توانید زودتر تا دیر وقت بود. در آن مدت، یاد گرفتم که واقعا از صبح زود لذت می برم. بدن من به طور طبیعی حدود ساعت 6 صبح مرا از خواب بیدار می کند. من هم فهمیدم که حدود ساعت 3 بعد از ظهر. زمانی است که مغز من کاملاً تمام شده است. اما اگر از ساعت 6 صبح کار کنم. تا ساعت 3 بعد از ظهر مستقیم، سردرد ناشی از فشار چشم میگیرم و تحریک پذیر هستم. ناگفته نماند که برخی از بهترین قسمت های روز را از دست داده ام.
همه اینها برای گفتن: ساختار مهم است، اما زندگی کاری خود را در خانه آنقدر ساختار ندهید که فراموش کنید به بدن خود گوش دهید و بر اساس آن تنظیم کنید. من اکنون روز خود را در جیب های زمانی که به بهترین وجه برایم مناسب است برنامه ریزی می کنم. این شامل چرت زدن بعد از ناهار می شود تا بقیه بعد از ظهر خواب آلود نباشم. همچنین شامل کار در فواصل کوتاه و سازنده با وقفه های معنادار و هدفمند در میان است. راه من ممکن است برای شما مسخره به نظر برسد، و این خوب است. شروع به ساختن سازه خود کنید، اما به یاد داشته باشید که با خودتان چک کنید و آن را در صورت نیاز تنظیم کنید.
3. هنگام پیگیری امور مالی خود، زندگی را فراموش نکنید.
من عاشق هدف گذاری هستم. من عاشق ساختن یک صفحه گسترده بزرگ در ابتدای سال برای پیگیری اهدافم هستم. یکی از اهداف بزرگ من در حال حاضر این است که بدهی وام دانشجویی خود را ظرف سه سال پرداخت کنم. من همه چیز را ترسیم کرده ام و تهاجمی است. با این هدف، اهداف حساب پس انداز و بازنشستگی همراه است. این را به صورتحسابهای ماهانه و مالیاتهای خوداشتغالی اضافه کنید به این معنی که بخش بزرگی از جریان نقدی من حتی قبل از رسیدن به حساب من صحبت میشود. من دوست دارم پول را به این ترتیب مدیریت کنم زیرا باعث می شود که کنترل بیشتری بر آینده خود داشته باشم. اما ممکن است بیش از حد باشد. در یک نقطه، من تمام هزینههای روزانه را دنبال میکردم تا مشخص کنم در کجا بیشتر خرج میکنم. هیچ جایی برای زندگی زیبا و غیرقابل پیش بینی باقی نگذاشت.
تاکتیک های مالی من از ترکیبی از مربیان مالی شخصی است که درباره آنها خوانده و نوشته ام. توصیه درستی است اما من داشتم یک عنصر مهم را فراموش می کردم: زندگی را فراموش نکن. هزینههای خود را پیگیری کنید، بله، اما مطمئن شوید که مقداری پول سرگرمکننده برای خود باقی میگذارید – وجوهی که نیازی به توجیه یا قضاوت ندارند. بسته به وضعیت مالی شما می تواند حداقل 20 دلار در ماه باشد. نکته اصلی این است که شما فضا را برای سرگرمی های بی ساختار، خوش خیم و مستقیم باز می کنید.
4. درک کنید که پول همیشه هزینه دارد.
شمشیر دولبه کار برای خود این است که همیشه فروش دیگری وجود دارد. من یک نویسنده هستم، بنابراین همیشه ایده های بیشتری برای ارسال و انتشارات بیشتری برای ارائه وجود دارد. به عنوان شخص صفحه گسترده ای که هستم، می دانم که در این مرحله از حرفه ام یک ساعت از وقتم چقدر ارزش دارد. به عبارت دیگر، من می دانم که اگر کار می کردم به جای چرت زدن یا بازی والیبال ساحلی با دوستان (یکی از سرگرمی های مورد علاقه من) چقدر می توانستم درآمد داشته باشم.
یکی از بزرگترین درس هایی که آموختم این است که پول همیشه بهایی دارد. در سال 2019، من به یک هدف مالی بزرگ رسیدم. بهترین سال درآمد من تا به حال بود. من در هاوایی زندگی میکردم و احساس میکردم تمام آرزوهایم به حقیقت پیوسته است. اما من همچنین در یکی از بدترینهای روحی و عاطفی خود در تابستان بودم – فصل مورد علاقهام. من اغلب از ساعت 4 صبح کار می کردم. تا ساعت 6 بعدازظهر. ضربالاجلها زیاد بود و من اغلب در مورد کارم خواب میدیدم. هر سرگرمی و فعالیت سرگرم کننده احساس گناه می کرد زیرا همیشه کارهای بیشتری برای انجام دادن وجود داشت.
من به سختی یاد گرفتم که هر مشتری جدید و هر کنسرت جدید به معنای پول بیشتر است، اما هزینههایی نیز دارد: هزینه وقت آزاد من. هزینه سلامت روحی و روانی من؛ و هزینه سلامت جسمی من گاهی اوقات. برای من، رسیدن به آن هدف مالی ارزش تمام عوارض جانبی را نداشت. در سال 2020، من یک هدف جدید تعیین کردم: به اندازه کافی راحت باشم، و سپس برای انجام هر کاری یا هیچ کاری وقت بگذارم. من مجبور شدهام عادتهای خرج کردنم را اصلاح کنم، اما بیشتر سفر کردهام، بیشتر خندیدهام و خاطرات معنادارتری خلق کردهام – برای من، این چیزها قیمتی ندارند
5. سرگرمی های جدیدی را شروع کنید که ارزش ملموسی ندارند.
لازم به تاکید بیشتر نیست – بیشترازاین سفارش نمی کنم. من نزدیک به پنج سال است که در مورد نوعی از پیشرفت شخصی می نویسم و تمرین می کنم. من به تعیین هدف، مسئولیت پذیری، ساختار، شلوغی، مراقبت از خود، هک های بهره وری اعتقاد دارم… این لیست ادامه دارد. همچنین آموخته ام که تلفیق توسعه شخصی با نوعی گام ملموس به جلو آسان می شود. به عبارت دیگر، هر اقدامی که در طول 1440 دقیقه از روز انجام می دهید باید شما را به سمت هدفی سوق دهد، در غیر این صورت بی فایده است. برای من، کمی معاشقه با فرسودگی شغلی لازم بود تا متوجه شوم که تبدیل شدن به بهترین نسخه از خود، انجام کارهایی است که از آنها لذت می بری، صرفاً به این دلیل که از آنها لذت می بری.
برای خواندن چند رمان عاشقانه بدون احساس گناه، از مجموعه جیم ران خود فاصله بگیرید. یک داستان کوتاه بنویسید بدون اینکه نگران خوب یا بازاری بودن آن باشید. در واقع اجازه ندهید کسی آن را بخواند تا فشار خارجی را احساس نکنید. یک خانه پرنده بسازید تا بتوانید از پنجره به بیرون نگاه کنید و هنر ساده استادی را آشکار کنید بدون اینکه فکر کنید آیا می تواند به یک شلوغی جانبی سودآور تبدیل شود.
این سرگرمی ها ما را به عنوان مردم گرد می آورند. آنها به ما اجازه می دهند تا برخی از ماهیچه های خلاقانه و رقابتی را کشش دهیم و در عین حال خطرات را روی صفر خوب و بدون فشار نگه داریم. اگر شکست بخوری؟ عالی. چیز دیگری را امتحان کنید. اگر در سرگرمی وحشتناک هستید اما آن را دوست دارید؟ حتی بهتر. ادامه بده و یاد بگیر به همه احساسات بخندی که من باید در این کار بهتر باشم.
منبع: success.com
جستجو
نوشته های محبوب
Comments (2)
لیلا بهاری
از اینکه همیشه تم های وردپرس خود را به روز نگه می دارید متشکریم. سطح حمایت و فداکاری شما در درجه دوم قرار ندارد.
علی لولایی
برای پیوند دادن حساب های فیس بوک و توییتر خود، اپلیکیشن اینستاگرام را در گوشی یا تبلت خود باز کنید و تب Profile را در گوشه سمت راست پایین صفحه انتخاب کنید.